چرا اینجوری شد؟ همه چی بهم ریخته و بلاتکلیفم
خیلی بد ... تابحال اینقدر بد نبوده اوضاعم
خدایا خودت درستش کن ... درستش کن
چرا اینجوری شد؟ همه چی بهم ریخته و بلاتکلیفم
خیلی بد ... تابحال اینقدر بد نبوده اوضاعم
خدایا خودت درستش کن ... درستش کن
خدایا شکرت
از این که حس میکنم علاقه مندم در راه تو باشم هرچند اعمالم اینگونه نیستند!
حاجتی هست...
من بدم
خدایا تو خوبم کن
خدایا
بد جور کارم گیره ...
کمکم کن
+++
دو حاجت است مرا که یکی از دیگری واجب تر
خدا یا هر دو را از تو میخواهم
آنقدر به اولی مشتاقم که میگویم خیر و صلاحم را در آن قرار بده و از من دریغ مدار
دومی را اگر خیرم در آن هست به من بده
در نهایت راضیم به رضای تو
یک رازی در گرفتاری های ما هست!
گاهی هرچه تلاش میکنی کارهای ساده روزمره هم انجام نمی شوند ولی گاهی خیلی راحت همه امور انجام می شوند
آن احساس رضایت و لذت از پایان امور روزانه ما قطعا بسته به نظر لطف و رضایتمندی خداوند است.
امروز تقریبا روز خوبی بود
الحمدلله
چند نفری پیشنهادهایی دادند که دلهره گرفتم!
پیشنهاداتی که به هم مربوط نیستند ولی جالب هستند
خدایا خودت بخیرش کن!
ای حضرت دوست
عجیب دلم رفیق میخواهد... مربی میخواهم
از بین مخلوقات خاکی ات به رسم رفاقت دوستی برایم برگزین
آن که مرا به قرب و توجه به ذات قدسیت هدایت کند
اصلا دلم راهبر می خواهد.
و از که خواهم غیر از تو ...
خدایا
وقتی به برخی از نزدیکان و رفیقانم نگاه میکنم چطور سرشار از روحیه جهاد در راه تو و آماده شهادت هستند، به خود می گویم حیف است که اینها به طریقی غیر از شهادت از دنیا بروند.
خدایا ازتو عاقبت بخیری و شهادت آنها را می خواهم ...
اما من طاقت شنیدن خبر شهادت رفیقانم را ندارم!
دوست دارم بجای اینکه قدرت تحمل فراق آنها را به من بدهی من را زودتر از آنها بپذیری!
شاید از شدت حسادتم باشد! ولی تحمل جامانده بودن را ندارم.
میدانم لیاقتم کمتر از دیگران است ولی به خوبی رفیقانم از من بگذر...
آمین